روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت شاعر بزرگ حکیم ابوالقاسم فردوسی گرامی باد
∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼•∼
آیا بیت “بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی” سروده فردوسی است؟!
در مجله سایت ویراستار فارسی ویراستمن به مناسبت روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی به این موضوع خواهیم پرداخت که آیا این بیت معروف “بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی” منسوب به شاعر بزرگ فردوسی هست یا نه؟
عموم مردم تصور میکنند بیت ذکر شده از شاعر نامدار فردوسی است اما از منظر شاهنامهپژوهان و پژوهشگران زبان و ادب فارسی این بیت «بسی رنج بردم..» و ابیاتی از این دست در مجموعه اشعار فردوسی وجود ندارد و به ایشان نسبت داده شده است.
در ادامه بخشی از گزارشهای خبرگزاری ایسنا و باشگاه خبرنگاران جوان که در این راستا است را ذکر خواهیم کرد.
بخشی از گزارش ایسنا با جناب آقای فرزاد قائمی استاد دانشگاه و شاهنامهپژوه:
به گزارش ایسنا فرزاد قائمی استاد دانشگاه و شاهنامهپژوه میگوید بیتهای مشهور «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» و «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» از فردوسی نیستند و به او منسوب شدهاند؛ درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» میگوید: این بیت و بیت قبلی جزء مشهورترین ابیات الحاقی شاهنامه است؛ همانطور که گفتم ابیات الحاقی منسوب به فردوسی دو دستهاند؛ برخی از دستکاری ابیات فردوسی به وجود آمدهاند مانند بیت قبل و برخی هم ابیات جدید هستند که دیگران به ابیات فردوسی اضافه کرده و به او نسبت دادهاند. این بیت از این دست است. «بسی رنج بردم در این سال سی» با وجود شهرت در نسخههای کهن شاهنامه وجود ندارد؛ از میان ۱۱ نسخه کهنی که در تصحیح شاهنامه دکتر خالقی مطلق بهعنوان نسخ درجه اول و بنیادی در متن اصلی مورد استفاده قرار گرفته، هیچکدام این بیت را ندارد. اولین نسخههای «شاهنامه» که این بیت را نقل کردهاند متعلق به سده هشتم و نهم هستند. میشود گفت از میانه سده هشتم به بعد این بیت به نسخهای از شاهنامه راه پیدا کرده و متعاقباً در نسخههای دیگری نیز دیده شده اما انتهای قرن نهم، نسخههایی که این بیت را دارند بسیار انگشتشمارند اما از قرن دهم به بعد این بیت در نسخههای شاهنامه فراوان دیده شده و هم در زبان خاص و عام افتاده است که جزء ابیاتی است که در بسیاری از نسخهها به هجونامه جعلی منسوب به فردوسی نیز اضافه شده است.
در جواب این سؤال که “چرا «بسی رنج بردم در این سال سی» برای شاهنامه نیست؟ ” این استاد دانشگاه خاطرنشان میکند: این بیت به دو دلیل قطعاً سروده فردوسی نیست؛ اولاً عدم وجود آن در نسخ کهن و معتبر شاهنامه و ثانیاً وجود واژه «عجم» در این بیت. این واژه در زبان عربی اصالتاً به معنای گنگ و لال است و در مقابل عرب به کار میرود، عرب به معنای زبانآور و فصیح است. در حقیقت اعراب با توجه به تعصبی که به زبان خود داشتند، از هرکس که به زبانی غیرعربی صحبت میکرد، با این تعبیر یاد میکردند. مشابه این تعبیر در میان اغلب اقوام نسبت به اقوام متفاوتی که خصوصاً با آنها تخاصم داشتند، دیده میشود مثلاً واژه «بربر» میان یونانیها و واژه «تازی» در میان ایرانیان که هر دو مورد برای اقوام بیگانه و بهویژه دشمنان آنها به کار میرفت. در مورد اول یونانیان ایرانیان را بربر میخواندند و در مورد دوم ایرانیان اعراب را تازی میخواندند. اما با توجه به برخورد نزدیک ایرانیان و اعراب بهویژه بعد از اسلام، واژه عجم بیشتر برای ایرانیان به کار رفت تا جایی که بهتدریج به معنای ایرانی در فارسی و عربی جایگزین شد، تا حدی که از سدههای ششم و هفتم به بعد واژه عجم در حالی به معنای ایرانی به کار میرفت که دیگر جنبه تحقیرآمیز گذشته خود را از دست داده بود و شاعری که این بیت را سروده قطعاً با چنین ذهنی به واژه عجم نگاه میکرده و در بیتی که بیت پارسیگرایانه و ایرانگرایانهای است، از این واژه استفاده کرده است. ولی احتمالاً در روزگار فردوسی هنوز خواص به معنای منفی این واژه وقوف داشتند و به همین جهت فردوسی این واژه را در شاهنامه حتی یکبار استفاده نکرده و میتوان آن را در میان ابیات الحاقی پیدا کرد و قطعاً این بیت نیز سروده فردوسی نیست.
بخشی از گزارش باشگاه خبرنگاران جوان در مورد بیت «بسی رنج بردم در این سال سی…»:
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، شاید کمتر کسی فکرش را بکند که معروفترین بیتهای منسوب به فردوسی ممکن است سروده او نباشد. ابوالفضل خطیبی درباره چند مورد از این بیتها توضیحات مفصلی میدهد و با اشاره به اینکه در شاهنامه دخل و تصرف شده مسائل مختلفی را مطرح میکند. جلالالدین کزازی هم تأکید دارد درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» نمیتوان بیچندوچون داوری کرد؛ البته معتقد است «چون ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» در برنوشتههای شاهنامه به این شیوه نیامده است، اما اگر آن را به فردوسی نسبت دهیم، سزاست.
در گفتارهای روزمره یا برنامههای تلویزیونی زمانی که صحبت از استفاده از زبان فارسی و حفظ آن میشود، اغلب بیت «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» را میخوانند و تأکید دارند که فردوسی بزرگ چنین گفته؛ در حالیکه گفته میشود در صحت و سقم انتساب این بیت به فردوسی تردید وجود دارد. یا زمانی که ایراندوستی خود را میخواهیم به رخ بکشیم دست به دامن فردوسی و «شاهنامه» میشویم و میگوییم «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد»؛ باز در حالی که شاید اصلاً فکرش را نکنیم در انتساب این بیت هم تردید وجود دارد و میگویند مصراع دوم را شخص دیگری سروده است. البته شاید خیلی از ما اصلاً از این موضوع بیخبر باشیم، زیرا بیتها را مستقلاً در مقالهها جستوجو نکردهایم و در کتابهای درسی هم اشتباهات و گاه جعلیات منسوب به شاعران وجود دارد.
ابوالفضل خطیبی، شاهنامهپژوه، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی درباره بیتهایی مانند «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» و «چو ایران نباشد تن من مباد / بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» میگوید: فردوسی از همان آغاز سرایش، کتاب بالینی ایرانیها بوده و از هر نظر خصوصاً به لحاظ ملیگرایی، ایرانیها عاشق و شیفته شاهنامه بودهاند. بیش از هر کتاب دیگری در شاهنامه دخل و تصرف شده و کاتبان و شاهنامهخوانها بیتها را متناسب با ذوق خودشان تغییر میدادند و یا لابهبلای متن بیتهایی را از خودشان میسرودند و به آن اضافه میکردند. این بیتها گاهی بسیار هنرمندانه است و برای محقق این حوزه در بسیاری موارد، تشخیص اینکه این بیت سروده فردوسی باشد یا شخص دیگری دشوار است.
او بیان میکند از نظر نسخهشناسی درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی» باید بگویم استاد خالقی ۱۵ نسخه را که از معتبرترین و کهنترین نسخههای شاهنامه هستند، مبنای کار خود قرار داده و بهترین و معتبرترین نسخه «شاهنامه» را تصحیح کرده است، غیر از این ۱۵ نسخه کمتر پیش میآید که نسخه معتبری داشته باشیم مگر اینکه نسخه سن ژوزف که بعد از تصحیح «شاهنامه» استاد خالقی کشف شد، که در این نسخه هم بیت یادشده نیست. از میان ۱۵ نسخه فقط در ۴ نسخه این بیت را داریم، یعنی در ۱۱ نسخه دیگر نیست. برای مصحح مهم است که آیا این بیت در نسخه اساس شاهنامه که کهنترین و معتبرترین نسخه و تعیینکننده است، وجود دارد یا نه. در اینجا این بیت مشکوک میشود و مصحح تردید میکند که این بیت از فردوسی هست یا نه. البته ما در این مورد هم میتوانیم احتمال دهیم به هر دلیلی در ۱۱ نسخه نیامده باشد و کاتبان آن را حذف کرده باشند.
او میافزاید: به لحاظ سبکشناسی باید ببینیم «بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی» با بیتهای دیگر سازگاری و هماهنگی دارد یا نه؛ یک اشکال در این بیت وجود دارد و آن لفظ «عجم» درباره ایرانیان است. کاری نداریم که به لحاظ لغوی این واژه، واژه موهنی است، به هر حال به کار میرود و فردوسی و دیگران هم به کار بردهاند اما کمتر. در سراسر شاهنامه سه بار لفظ «عجم» به کار رفته آن هم در تقابل با «عرب». اما در جاهای دیگر شاهنامه بهجای عجم صدها بار از ایران، ایرانیان و آزادگان استفاده شده و فقط ۳ بار لفظ عجم به کار رفته است. مصحح از این لحاظ هم مشکوک میشود. میتوان گفت به لحاظ نسخهشناسی و سبکشناسی این بیت تاحدی مشکوک است و احتمال میدهیم سروده فردوسی نباشد اما احتمال کمتر هم هست که ممکن است علیرغم همه اینها، سروده فردوسی باشد. فردوسی در بیت معروفی میگوید: «نمیرم از این پس که من زندهام / که تخم سخن را پراکندهام»، مراد شاعر از سخن، سخن پارسی است و بعید است که در یک بیت حسّاس که در آن از رنج سیساله خود در پراکندن سخن پارسی سخن میگوید، بیاید بهجای ایران و ایرانی از لفظ عجم استفاده کند. خُب پذیرفتنش تا اندازهای سخت است.
اما جلالالدین کزازی، شاهنامهپژوه، نویسنده و پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی دراینباره میگوید: راست این است که درباره بیت «بسی رنج بردم در این سال سی» نمیتوان بُرّا و بیچندوچون داوری کرد؛ بدین پرسش پاسخ داد که بیتی است نژاده و بنآور، سروده استاد فرزانه توس یا بیتی که برنویسی که با زبان و شیوه سخنوری در شاهنامه آشنا بوده است، سروده است و بر آن برافزوده است. بیت آنچنان که گفته شد از دید سَختگی و سُتواری میتواند در پیوسته آن فرزانه فَرّمند باشد.
او سپس بیان میکند: اگر کسانی در گمان میافتند که این بیت از فردوسی نیست بر پایه واژه عجم است که در آن به کار برده شده است؛ میانگارند که کاربرد واژهای چنین، شایسته بزرگمرد فرهنگ ایران و زبان پارسی نیست زیرا عجم واژهای تازی است به معنی گنگ، بستهزبان، ناشیوا سخن. اما این واژه هرچند در بن، معنایی سزاوار نداشته است و به هیچ روی ایرانیان را که سرزمینشان، سرزمین سپندِ سرود و سواد و سخن بوده است نمیبرازد، واژهای است که در سرودهها و نوشتههای دیرینه دری به کار برده شده است، در معنی ایرانیان. تو گویی آن معنای پیشین به فراموشی گراییده بوده است.
این شاهنامهپژوه خاطرنشان میکند: آنچنان که گفته شد بیتی است که کاربردی فراگیر یافته است، دَستانگونه بر زبانها روان شده است. من میانگارم که اگر این بیت را سروده فردوسی فرخنهاد بدانیم، سزاست. میتوانم گفت روان رخشان او، در مینوی برین از بازخوانی این بیت به وی شادمان خواهد بود، زیرا بیتی است که با شیوه سخنسرایی آن استادان استاد نیز با باورها و دیدگاههای وی یکسره سازگار است.
برای درستنویسی و ویرایش متون فارسی در محیط ورد، حتما افزونه ویراستار فارسی ویراستمن را نصب نمایید.